قسمت سوم : حاشیه های سفر

 

  1. اولین چیزی که پس از روئیت ضریح سیدالشهدا و درک معنوی آن به زبانم جاری شد،تحسین استاد فرشچیان بود،که الحق و الانصاف با طراحی این شاهکار ،جلوه و زیبایی حرم امام حسین (ع)را دوچندان کرده بود و آنجا بود که بار دیگر به هنر و ذوقِ ایرانی مباهات نمودم و برخود بالیدم .

 

  1. بالاترین نیاز زائر امام حسین (ع) فهم و درک و شعور و در یک کلام بصیرت است،که اگر نباشد تمام دستاورد زیارت را تباه ، بلکه موجب خسران خواهد بود .
  • عده ای که خود را زائر و عاشق امام می دانستند ، رفتارهای غلط و تفرقه افکنانه ای و گاهاً گناه آلودی به نام ارادت به محضر اهل بیت انجام می دادند ، که هرگز در شان و منزلت یک مسلمانِشیعه نیست . ( نمونه های ذیل اشاره ای به این مطلب است)
  • عده ای در هر موقعیتی بدون اینکه درک درستی از شرائط داشته باشند به لعن و توهین نسبت به خلفاء و مقدسات اهل سنت می پرداختند ،از جمله در سامراء ، و هرچه به آنها درخصوص غلط بودن رفتارشان استدلال می کردیم ،لجاجت و مخالفت بیشتری می کردند.
  • با چند تن از آنها در حرم سیدالشهداء بحث کردیم و در مقابل ادعایشان گفتم فهم شما که از فهمِ مرجع و مجتهدِ دینی بالاتر نیست وتشخیص او فصل الخطاب است ، تقریباً همه علماء مطرح و مراجعِ صاحب نظر این فعل و رفتار را حرام شرعی می دانند ، اما قبول نمی کردند و مرغشان تنها یک پا داشت .
  • به یکی از آنها گفتم ، هرچه شما به این عمل نادرست اصرار می کنید ،خون بیشتری از مسلمانان و شیعیان عراق و سوریه و پاکستان و شرق ایران بر زمین می ریزد . و شما در تحریک دشمنان و ریخته شدنِ خونِ بی گناهان شیعه از جمله کودکان و زنان شریک و مسئولید اما دوباره بر صراط کج و ناصاف خود پای می فشردند .
  • به آنها گفتم این رفتارِ شما و اصرارتان برای نمایش علنی لعن و ... ، تُهی از عقل و منطق ودستاوردِ خاصی می باشد،بجز آنکه شکاف شیعه و سنی و تفرقه جهان اسلام را عمیق تر می نماید.
  • چند نفری را دیدم که در بین الحرمین سینه خیزمی رفتند و صورتشان را برزمین می کشیدند ، هرچه فکر کردم ، حکمت کارشان را نیافتم و فایده مادی ومعنوی در آن ندیدم ، الا تمسخر مخالفان و نجس کردنِ زمینِ پاکِ آنجا ، چرا که بر اثر کشیدن صورتهاشان بر زمین پوست صورت کنده می شد و خون آن جاری  می شد واین خون زمین بین الحرمین و کف حرم را به نجاست می کشید .

 

  1. بواسطه ضعف مدیریتِ مدیران اقتصادی و برنامه ریزان و قانون نویسان و خیانتِ دلالانِ زَر اندوز، ارزش پول ملی مان نسبت به دینارِ عراق ، چنان افت کرده بود که بسیاری  از فروشندگان حاضر به فروش جنس خود در مقابل پول ایرانی نبودند و این رفتار توهین گونه آنان چون کوهی برسرما سنگینی می کرد ، به گونه ای گاهی لذت زیارت را درما کم رنگ می کرد .

 

  1. حفظ دستاورد زیارت امام حسین (ع) آنقدر بالا وپرعظمت است ، که شیطان را عصبانی می کند و در فکر طراحی هرگونه نقشه و نیرنگ می اندازد ،لذا باید خیلی مراقب بود که وسوسه اودر شما موثر نیفتد .
  • بعنوان نمونه در مسیر بازگشت گروه پانزده نفره ای با ماهم سفرشدند و تا تهران با سه گروه و به سه بهانه درگیر شدند ،  به عده ای توهین و با عده ای دیگر زد و خورد کردند،آنجا بود که دانستم ،زائر امام خود اولین و تنها کسی است که باید در حفظ دستاورد زیارتش سخت بکوشد تا عملی را که با تحمل سختی بدست آورده ،آسان از کف ندهد.

 

  1. اینگونه سفرها بهترین زمان ، برای رصد رفتار روانشناسی و جامعه شناسی مردم  ایران است .آنچه که یافتیم تقریباً در سفر زیارتی حج دیده بودم .اما در اینجا با دقت بیشتر و صرف وقت زیادتری یافتم.وآن اینکه مردم ایران چه فرهنگ تقلید مابانه دارند.چقدر بی تعصب و یا بی دقت به فرهنگ خویشند و چه زود جوگیری می شوند و رنگ عوض میکنند.
  • تشخیص زائر ایرانی از عرب در ظاهر سخت بود ،چرا که کمتر زن ایرانی را یافت می کردی که چادر عربی نداشت و نقاب به چهره نبسته بود و کمتر مردی دیده می شد که دستار به سر نبسته باشد . همگی سعی می کردند با لهجه عربی ، خود را غیر ایرانی نشان دهند.
  • اگر این پوشش بعنوان پوشش رایج وفرهنگ قالبشان بود ، ملالی نبود ،اما وقتی تحت تاثیر و فضا اتفاق می افتد ،غم انگیز است ، بخصوص اینکه در ورود به ایران به حالت اول بازگشت می کرد .
  • این عمل را وقتی با رفتار زائران ومیهمانان خارجیِ دیگر کشورها وماجت ایشان بر فرهنگِ پوشش و گویشِ خود مقایسه می کنی ،آنوقت  پی به حقیقت اعتراض بنده خواهی برد .

 

  1. اهل بیت و ولایت آنان بهترین وجه اشتراک برای وحدت و همدلی است و تحت محبت اهل بیت می شود ، دل از همه افتراقات شست و دوستی نمود .
  • گروه سیزده نفری ما دارای گرایشان سیاسی کاملاً متضادی بودند ، به گونه ای که اگر می خواستیم پیرامون دیدگاه های سیاسی بحث کنیم ، چه بسا کارمان به اختلاف و درگیری می کشید ، اما در ظل جاذبه محبتِ سیدالشهدا ، دوازده روز در کنار هم بودیم ، در غم وشادی هم  شریک بودیم ،از بذل مال و احترام نسبت بهم دریغ نداشتیم .

 

  1. کافی است یکبار زائر اربعین حسینی باشی ،مطمئن باش ، عاشق می شوی و حاضر نیستی سالهای بعد ، از فیض حضورش محروم شوی واگر نتوانستی و یا نشد حتماً در حسرتش خواهی سوخت .

 

 

امید که اربعین سال بعد با حضور شما و دیگر ارادتمندان حضرتش جمعیت حاضر در کربلا به عدد 40 میلیون نفر افزایش یابد . آمین یا ربالعالمین

 

با دعای خیر

علی اشرف تیموری تبار